ویرگول
ورودثبت نام
علی میرکمالی
علی میرکمالی
خواندن ۶ دقیقه·۱ سال پیش

آرامش در حضور مهارت زبان+فایل صوتی⭕⭕⭕

زندگی یک طناب کشی  بزرگ بین متوسط بودن  و تلاش برای پیدا کردن بهترینت است!
زندگی یک طناب کشی بزرگ بین متوسط بودن و تلاش برای پیدا کردن بهترینت است!

سلام بر شما خواننده عزیز،محترم و دوست داشتنی

میرکمالی هستم،علی میرکمالی

سال گذشته من برنامه جدی برای مهاجرت به کانادا داشتم؛برای همین با توجه به وضعیت نامطلوب من در مهارت زبان انگلیسی،تصمیم گرفتم که بیشتر کارهای زندگی ام را تعطیل کنم و تا جائیکه می توانم وقتم را صرف یادگیری این مهارت کنم.

چراکه همگان به من می گفتند: «در صورتیکه زبانم ضعیف باشد،در یک کشور خارجی "کمیتم لنگ می زند!" و نمی توانم با جامعه ارتباط برقرار کنم؛در نتیجه نمی توانم زندگی موفقی در پیش رو داشته باشم.»

به همین خاطر من تمام تمرکزم را روی تقویت و یادگیری این مهارت گذاشتم،به طوری که در طول روز بین 10 الی 12 ساعت از زمانم را برای یادگیری زبان صرف می کردم.

تصویری که از مهاجرت خودم و آوید و همسرم در ذهنم بود!
تصویری که از مهاجرت خودم و آوید و همسرم در ذهنم بود!



البته اوایل شروع به یادگیری مهارت زبان،کار برایم خیلی سخت بود و با روزی 2 ساعت شروع کردم.اما به تدریج با پیدا کردن منابع مناسب و کارآمد و جذاب؛رفته رفته علاقه مندی من هم به این مهارت بیشتر شد و راحت تر می توانستم زمان بیشتری را به آن اختصاص بدهم.

طوری شده بود که به راحتی از خیلی از کارهای غیر ضروری روزانه ام مثل دیدن تلویزیون،خواندن روزنامه و مجله ،پیگیری اخبار و ... صرف نظر می کردم و زمان آن را به یادگیری مهارت زبان،از طریق شنیدن پادکست و دیدن ویدئوهای آموزشی و خواندن متون جالب و جذاب اختصاص می دادم؛تا جائیکه به خودم آمدم و دیدم بعضی وقتها تمام روز را با یادگیری زبان انگلیسی گذرانده ام!
من در یادگیری زبان تا یک مرحله قبل از این پیش رفتم!
من در یادگیری زبان تا یک مرحله قبل از این پیش رفتم!

در واقع،اینکه تمام دغدغه ام یادگیری مهارت زبان بود باعث شده بود تا تمام مشغله ام هم یادگیری مهارت زبان بشود.همین مساله موجب شد که در طول یکسال سطح زبانم چندین پله بالاتر برود به طوریکه خیلی از خواسته هایی که زمانی برایم آرزو بود مثل شنیدن و فهمیدن اخبار انگلیسی،اکنون برایم بسیار دست یافتنی تر شده است.

اخبار!
اخبار!

اما خوب "در همیشه روی یک پاشنه نمی چرخد" و پس از کنسل شدن پروژه مهاجرت،شرایط کار و زندگی هم دچار تغییراتی شد.

بارزترین نتیجه آن این بود که من دیگر مثل سابق زمان آزاد،برای اینکه روی یادگیری مهارت زبان صرف کنم را نداشتم.

درگیر شدن در چند پروژه کاری و آموزشی،نهایتا این اجازه را به من می دهد که به صورت منظم در طول روز،حداکثر تا 4 ساعت بتوانم زمان صرف کنم؛که با توجه به وابستگی و اعتیاد شدیدی که من در این یکسال به یادگیری زبان پیدا کردم،کمی برایم ناراحت کننده است

توهم ناشی از اعتیاد به زبان!
توهم ناشی از اعتیاد به زبان!
اما من در طول زندگی زیسته ام،یاد گرفته ام که برای موفقیت باید بتوانی سریع با تغییرات کنار بیایی،آنها را بپذیری و متناسب آنها عمل کنی.

برای همین،طبق آموزشی که در برنامه ریزی و مدیریت زمان دیده ام،سعی کردم که دقیقا زمانهایی که امکان یادگیری زبان دارم را در بین ساعتهای روزانه ام پیدا کنم و به صورت مکتوب و کاملا واضح و مشخص،در ابتدای روز برنامه مطالعه ای در زبان به آنها اختصاص دهم تا در طول روز موظف به رعایت انجام آن باشم.

مدیریت زمان به روش ساعت شنی!
مدیریت زمان به روش ساعت شنی!

به طور مشخص با اینکه دیروز تعطیل بود و من در خانه بودم؛یک برنامه فشرده از ساعت 4 صبح تا 8 شب داشتم و طبق این برنامه می بایست از ساعت 5 تا 8 شب،چند پادکست و فیلم آموزشی می دیدم.یک ساعت هم بین 9 تا 10 شب به دیدن سریال انگلیسی با همسرم اختصاص داده بودم.

کل برنامه ام تقریبا مطابق زمانبندی پیش رفت ولی ساعت 4 عصر،به دلیل اشکالاتی که در لپ تاپم پیش آمد مجبور شدم چند برنامه را از آن حذف و چند برنامه جدید را مجددا نصب کنم.

این کار هم خارج از برنامه ریزی من بود و هم چون من زیاد در کارهای نرم افزاری وارد نیستم؛خیلی ذهن و فکرم را درگیر کرد.ضمن اینکه از برنامه ام هم عقب افتادم و ساعت 5/30 کارم تمام شد.حالا می بایست خواندن زبان انگلیسی را شروع می کردم!

کاشکی حذف و نصب نرم افزار به همین راحتی بود!
کاشکی حذف و نصب نرم افزار به همین راحتی بود!

اما آن موقع احساس می کردم که "سرم دوران است".فشار ذهنی زیاد و خارج از روالی که برایم پیش آمده بود باعث شده بود که احساس کنم که چشمهایم هم به درستی نمی بیند و خلاصه همه چیز دست به دست داده بود تا من بی خیال خواندن زبان انگلیسی شوم و به استراحت بپردازم.

اما...

من چند وقتی است که با "دیوید گاگینز" آشنا شده ام.او در صحبتهایش می گوید:«وقتی که انجام کاری برایتان سخت و دردناک شد،درست همان موقع باید ادامه دهید،اکثر مردم آن موقع کنار می کشند و متوف می شوند.اما با ادامه دادن است که بر آن غلبه می کنید و رشد می یابید.»

برای همین تصمیم گرفتم که این کار را عملی کنم و با تمام خستگی،طبق برنامه ریزی که داشتم به یادگیری مهارت زبان بپردازم.

یکی از کتابهای دیوید  که به فارسی ترجمه شده است!
یکی از کتابهای دیوید که به فارسی ترجمه شده است!

باور کردنی نبود!من که فکر می کردم به محض شروع به یادگیری زبان،به خاطر خستگی ذهن و مغزم،خوابم خواهد برد؛متوجه شدم که اتفاقا ذهنم خیلی هوشیار و آگاه هم شده است!

احساس راحتی و روانی در یادگیری می کردم.متوجه شدم که اتفاقا،مثل اینکه مغزم در یک حالت راحت و آرامی قرار گرفته است،چون به خوبی معنی جملات را می فهمیدم و لغات جدید را هم به روانی یاد می گرفتم و می آموختم.

شاید دلیلش این باشد که مغز ما که هوشیار ترین عضو بدنمان است؛وقتی احساس می کند که بدن خسته شده است،می خواهد به آن استراحت بدهد ولی استراحت از دید مغز یعنی از وضعیت موجود حداقل یک سطح پائین بیاید و فاصله بگیرد.

مثلا وقتی که دارید به سرعت می دوید و ضربان قلبتان به شدت بالا رفته است و به نفس نفس زدن افتاده اید را در نظر بگیرید.حالا اگر یک سطح پایین تر بیایید و شروع به راه رفتن آرام کنید،از دید مغز شما برایش قابل قبول است و می تواند آن را استراحت و آرامش محسوب کند؛اما از دید آن آدمی که پشت پنجره اتاقش روی مبل لم داده است و شما را نگاه می کند؛همان راه رفتن شما،یک سطح بالاتر از شرایطش محسوب می شود و از دید مغزش انجام آن،کار سخت و دشواری محسوب می شود.
این آقا لم داده ولی شاید دارد زبان گوش می دهد!
این آقا لم داده ولی شاید دارد زبان گوش می دهد!

برای من هم که ذهن و مغزم در اثر انجام کاری که در آن وارد نبودم،خسته شده بود؛حالا انجام کاری که در آن مهارت بیشتری داشتم و قبلا ساعتها برای آن وقت صرف کرده بودم؛به نوعی استراحت و نقطه آرامش به حساب می آمد.کاری که شاید برای شخصی که هنوز در ابتدای یادگیری است سخت و دشوار و حتی هراس انگیز باشد.

به شما مخاطب گرامی نمی گویم که در یادگیری مهارت زبان خسته نمی شوید،بلکه پیشنهاد می کنم وقتی که خسته شدید،نترسید و باز هم ادامه دهید.آنقدر وقت و انرژی صرف کنید تا به حدی در یادگیری زبان مسلط و روان بشوید که برای مغزتان این کار به عنوان نقطه آرامش و استراحت محسوب شود.

آسونه،باور کن!
آسونه،باور کن!



اگر شما هم در پشتکار و مداومت به خرج دادن در یادگیری مهارت زبان کمی ضعیف هستید ،با احترام به شما پیشنهاد می کنم مطلبی که من به تازگی در زبانشناس منتشر کردم،تحت عنوان «نگین نیلی نادر» را مطالعه بفرمایید.

https://talk.zabanshenas.com/t/topic/83838?u=alimirkamali1



اگر مایل به دیدن مطالب کاملتر و ویدئو های بیشتر در زمینه یادگیری مهارت هستید به شما پیشنهاد می کنم که به کانال تلگرام من به آدرس زیر بپیوندید:

(لینک آبی در بایو نیز در دسترس است) https//t.me/alimirkamalicoach






از شما صمیمانه سپاسگزارم که این متن را مطالعه کردید و مشتاقانه منتظر خواندن نظر و تجربیات شما عزیزان هستم.

دوستدار شما

علی میرکمالی

دوشنبه

پانزدهم خردادماه یکهزار و چهارصد و دو

1402/3/15














یادگیری مهارتیادگیری زبانمهارت زبانزبان انگلیسیآرامش
تسهیلگر یادگیری مهارت⭕⭕⭕ لینک کانال تلگرام https//t.me/alimirkamalicoach
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید