اقتصاد رفتاری مطالعه تأثیر روانشناسی بر روی رفتار سرمایه گذاران و یا تحلیلگران اقتصادی و همچنین اثرات متعاقب آن بر روی بازار سرمایه می باشد. تمرکز آن بر روی این واقعیت است که سرمایه گذاران همیشه رفتار منطقی ندارند و کنترل محدودی بر روی خودشان دارند. آنها همچنین تحت تأثیر بایاس (Bias) های خود می باشند. در این مطلب سعی داریم صرفا با سوگیری های مختلفی که در اقتصاد رفتاری حائز اهمیت می باشد آشنا شویم و در مقاله دیگری به تفصیل به این مبحث خواهم پرداخت.
به منظور درک بهتر اقتصاد رفتاری، اجازه دهید به تئوری سنتی اقتصاد نگاهی بیندازیم. این تئوری شامل باورهای زیر می باشد:
حالا به مقایسه تئوری سنتی اقتصاد با اقتصاد رفتاری میپردازیم.
مواردی که در اقتصاد رفتاری مطرح می شود به شرح زیر است:
بیایید مقداری در مورد اجزای سازنده اقتصاد رفتاری صحبت کنیم. این تئوری سرمایه گذاران را به صورت نرمال می بیند که تحت تأثیر خطاها و بایاس های تصمیم گیری قرار دارند. ما می توانیم خطاهای تصمیم گیری را به چهار دسته تقسیم کنیم.
1- خودفریبی (Self-deception)
مفهوم خودفریبی، یک محدودیت در مسیر یادگیری ما می باشد. زمانی که ما به اشتباه فکر می کنیم بیشتر از چیزی که واقعا می دانیم، می دانیم، احتمال از دست دادن و نادیده گرفتن اطلاعاتی که برای گرفتن تصمیمات آگاهانه بدان نیاز داریم بالا می رود.
2- ساده گرایی (Heuristic Simplificatio)
این مورد به خطاهای پردازش اطلاعات اشاره دارد که در آن مغز در شرایط عدم اطمینان برای ساده سازی تصمیمات، از میانبرهای شناختی (Cognitive Shortcut) استفاده می کند.
3- احساسات
جنبه دیگر اقتصاد رفتاری به احساسات مربوط می شود. اصولا، احساس در اقتصاد رفتاری به تصمیم گیری ما بر اساس حالت احساسی در هر لحظه اشاره دارد. حالت و روحیه ما در هر لحظه ممکن است ما را از مسیر تصمیم گیری منطقی خارج کند.
4-تأثیر اجتماعی (Social Influence)
این مورد به اثری که دیگران بر روی تصمیم گیری ما می گذارند اشاره دارد.
اقتصاد رفتاری به دنبال راهی برای درک تأثیر بایاس های شخصی بر روی سرمایه گذاران می باشد. در اینجا چندین سوگیری مالی رایج را با هم مرور می کنیم.
1- اعتماد بنفس کاذب و توهم کنترل
2- سوگیری خود انتسابی (Self Attribution)
3- سوگیری ادراکی- واپس نگری (Hindsight)
4-سوگیری تأیید (Confirmation Bias)
5- مغالطه روایی (Narrative Fallacy)
6- سوگیری نماگری (Representative)
7- سوگیری چهارچوب دهی (Framing)
8- سوگیری لنگر (Anchoring)
9- زیان گریزی (Loss Aversion)
10-ذهنیت توده ای یا گله ای (Herding)
حال به بررسی هر کدام از موارد بالا می پردازیم.
سوگیری اعتماد بنفس کاذب یک تمایل برای نگه داشتن یک ارزیابی اشتباه و یا گمراه کننده از مهارت ها، هوش و استعداد خودمان است. به طور خلاصه، این یک باور خودپسندانه است که ما بهتر از چیزی که در واقع هستیم خودمان را فرض می کنیم. ارزیابی نادرست توانایی ها می تواند یک سوگیری خطرناک باشد که در اقتصاد رفتاری و بازارهای سرمایه بسیار شایع است.
اگر هر اتفاق مثبت و خوبی بیفتد ما آن را ناشی از توانایی خود و هر اتفاق ناخوشایندی را مربوط به بدشانسی بدانیم در واقع گرفتار این سوگیری شده ایم. در واقع، ما انتخاب می کنیم که چگونه یک علت را به یک نتیجه مرتبط کنیم تا خودمان به بهترین وجه به نظر بیاییم (حتی در ذهن خودمان).
این سوگیری یک تصور غلط می باشد که همواره به صورت "همیشه میدونستم" بروز می کند. شاید کسی فکر کند که دارای توانایی یا استعداد خاصی در پیش بینی وقایع می باشد. این سوگیری و بایاس یکی از مفاهیم مهم در اقتصاد رفتاری می باشد.
این مورد تمایل افراد برای توجه به اطلاعاتی که باور آنها را تأیید می کند را بیان می کند. افراد اغلب از اطلاعاتی که با عقیده آنها سازگار نیست را نادیده می گیرند. سوگیری های ما باعث می شود که توانایی ما برای گرفتن تصمیمات سرمایه گذاری صرفا منطقی محدود باشد.
یکی از محدودیت های ما برای ارزیابی عینی اطلاعات چیزی است که آن را مغالطه روایی می نامند. ما از داستان خوشمان می آید و اجازه می دهیم ترجیح ما برای یک داستان خوب، واقعیات و توانایی ما برای گرفتن تصمیمات منطقی را تحت تأثیر قرار دهد (از این موضوع در بازاریابی به کرات استفاده می شود). این بدین معنی است که ما ممکن است به سمت یک نتیجه غیردلخواه کشیده شویم صرفا به این خاطر که داستان بهتری را روایت می کند. این مورد نیز در اقتصاد رفتاری و درک رفتار سرمایه گذاران حائز اهمیت می باشد.
این موضوع زمانی رخ می دهد که شباهت اشیا یا اتفاقات، توانایی تفکر افراد در مورد احتمال وقوع یک نتیجه را تحت تأثیر قرار می دهد (قابل توجه تکنیکالیست های عزیز). افراد اغلب این اشتباه را تکرار می کنند که باور دارند دو رویداد مشابه بیشتر از چیزی که در واقع است به هم وابسته هستند. این مورد جزو خطاهای رایج پردازش اطلاعات قرار می گیرد.
این مورد زمانی رخ می دهد که افراد یک تصمیم را بر اساس روشی که اطلاعات ارائه شده می گیرند (به جای توجه به خود اطلاعات). یک اطلاعاتی که به دو روش متفاوت ارائه می شود در توانایی قضاوت افراد و نحوه تصمیم گیری آنها تأثیر گذار است (در اخبار از این مورد به شدت استفاده می شود). در اقتصاد رفتاری، سرمایه گذاران ممکن است به یک فرصت بخصوص واکنش متفاوتی نشان دهند، بسته به اینکه چطور به آن ها ارائه می شود.
این سوگیری زمانی رخ می دهد که افراد برای تصمیم گیری، بیش از اندازه بر روی اطلاعات قبلی یا اطلاعاتی که در ابتدا بدست می آورند تکیه می کنند. برای مثال، اگر شما وارد یک مغازه شوید و اولین لباسی را که میبینید که دو میلیون تومان قیمت داشته باشد، لباس دوم که می بینید اگر پانصد هزار تومان قیمت داشته باشد ذهن شما به صورت خودکار این لباس را فارغ از کیفیت و واقعیت، ارزان محسوب کرده و شما تمایل بیشتری برای خرید آن دارید (از این تکنیک نیز در بازاریابی به کرات استفاده می شود). به عبارتی در ذهن شما لنگر قیمتی ایجاد می شود که باعث تأثیر بر روی تصمیم گیری شما شده است.
زیان گریزی در اقتصاد رفتاری بدین معناست که سرمایه گذاران آنقدر از زیان هراسان هستند که بیشتر تمرکزشان بر روی جلوگیری از ضرر می باشد (به جای کسب سود). هر چقدر که شخصی در بازار متضرر شود، تمایل آن به این سوگیری بیشتر خواهد شد (مصداق ضرب المثل مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسه).
تحقیقات بر روی این موضوع نشان می دهد که سرمایه گذاران احساس بدی که از ضرر تجربه می کنند تقریبا دو برابر لذتی است که از سود بردن می برند.
در اقتصاد رفتاری، ذهنیت گله ای به تمایل سرمایه گذاران به تبعیت و پیروی از رفتار سایرین در بازار اشاره دارد. اکثریت افراد در بازارهای مالی تحت تأثیر احساس و غریزه عمل می کنند (به جای تحلیل مستقل خودشان).
حال که به صورت مختصر با سوگیری های مختلف در اقتصاد رفتاری آشنا شدیم، بهتر است راهکارهایی برای غلبه بر تمایلات منفی رفتاری در رابطه با سرمایه گذاری ارائه کنیم. در اینجا برخی از استراتژی هایی که می توانید در مقابل این سوگیری ها اتخاذ کنید را مرور می کنیم.
دو دیدگاه نسبت به تصمیم گیری وجود دارد:
تکیه به تصمیم گیری واکنشی یا غریزی ما را در معرض سوگیری فریبنده (deceptive) و نیز تأثیرات اجتماعی و احساسی قرار می دهد. سازمان دهی فرآیندهای تصمیم گیری منطقی به شما کمک خواهد کرد که از چنین خطاهایی در امان باشید. سعی کنید بر روی فرآیند تمرکز کنید تا صرفا نتیجه.
اقتصاد رفتاری به ما می آموزد که با اماده سازی، برنامه ریزی و متعهد ساختن خودمان شروع به سرمایه گذاری کنیم. با نقل به مضمونی از وارن بافت مرد افسانه ای دنیای سرمایه گذاری مبحث را خاتمه می دهیم.
"موفقیت در سرمایه گذاری هیچ ربطی به میزان هوش شما ندارد. اگر هوش معمولی داشته باشید، تنها چیزی که نیاز دارید روحیه ای است که تمایلاتی که دیگران را به مخاطره می اندازد کنترل کند"
در نهایت، اگر به دنیای ارزهای دیجیتال و معامله گری در آن علاقه مند هستی و در این مورد اطلاعات بیشتری می خواهی یا دوست داری کسی باشه بتونه بهت کمک کنه پلن معاملاتی مخصوص به خودت را داشته باشی به آیدی تلگرام Amirh690@ پیام دهید و یا به صفحه شخصی من در لینکدین به آدرس زیر پیام دهید.
https://www.linkedin.com/in/amirhossein-sadeghalhosseini
هم چنین اگر می خواهید در جریان آخرین اخبار و تحلیل های بازارهای سرمایه قرار بگیرید و از مطالب آموزشی هم بهره مند بشوید، میتوانید در شبکه های اجتماعی تیم هنر معامله گری عضو بشید و در این مسیر سخت اما هیجان انگیز همراه ما باشید:
لینک پیج اینستاگرام: /https://www.instagram.com/tradingartview
لینک کانال تلگرام: htts://t.me/Tradingartview
لینک کانال یوتیوب: https://www.youtube.com/channel/UCH9RDr8bQSJLZrf-HY_6m7A?sub_confirmation=1
لینک صفحه آپارات: https://www.aparat.com/Tradingartview