از زمان پیدایش انسانهای نخستین، تا امروز که انسانها بر سر اکتشاف فضا با هم رقابت میکنند، داستانها نقش مهمی در شکلدهی فرهنگ و ساختار جامعههای انسانی داشتهاند. به احتمال زیاد شنیدهاید که «همه یک داستان خوب را دوست دارند.» با تکیه بر همین موضوع امروزه میتوان شکلهای مختلف و مکانیکهای داستانسرایی را در جنبههای گوناگون زندگی دید. داستان به عنوان یک بستر مناسب برای انتقال پیام، به طور گسترده در صنایع آموزش و تبلیغات استفاده میشود. اما شروع این ماجرا از کجا بود؟
خسته از شکار برگشته بود. شکارش را روی زمین انداخت و در حالی که به دستهای خونینش نگاه میکرد، نشست و به دیوار غار تکیه داد. بقیه افراد قبیله هنوز بیرون بودند. غار سوت و کور بود. نگاهش به زغالهای آتش شب گذشته افتاد. چند وقت پیش فهمیده بود که زغال اثر سیاهرنگی روی سنگ به جای میگذارد. میخواست ماجرای شکارش را برای سایر افراد قبلیه تعریف کند. این که چطور با یک ببر خشمگین رو به رو شده و با دستهای خالی آن را کشته بود.
از جایش بلند شد و به سمت زغال ها رفت. یک تکه بزرگ از زغال را برداشت و بر روی دیوار خطی کشید. چشمهایش را بست تا جزء به جزء ماجرا را به یاد بیاورد. با نهایت دقت بهترین تصویری که میتوانست از ببر کشید. خودش را در مقابل ببر تصور کرد، چه تجربه سختی! به آرامی نقاشی را ادامه داد. باید تا غروب که بقیه بر میگشتند داستان را تمام میکرد.
نیاز به برقراری ارتباط و تمایل به انتقال تجربیات نخستین عواملی بودند که انسانهای اولیه را به سمت داستانسرایی در قالب نقاشیهای روی دیوار سوق دادند. به مرور که تجربه و مهارت انسانها در طراحی بیشتر شد، داستانهای بیشتری هم بر روی دیوارهای غارها ظاهر شدند. در غیاب زبانی برای صحبت، این نقاشیها تنها راه مکالمه بین انسانها بود.
اما با وجود پیشرفت انسانها و اختراع زبان و خط، تمایل برای تعریف داستان از طریق تصویر نه تنها از بین نرفت، بلکه با استفاده از ابزارهای جدید، وجهه تازه ای پیدا کرد. نقوش سنگی بر روی دیوار کاخها و نقاشیهای رنگارنگ بر سقف و دیوار کلیساها و بناهای تاریخی بیانگر اهمیت روایت داستان از طریق تصویر است. گویا گذشتگان جمله «یک تصویر بهتر از هزاران کلمه است» را به خوبی درک کرده بودند.
نقاشیهای مصور از جمله دستاوردهای بشر هستند که از گذر زمان در امان بودهاند و تا به امروز ادامه دارند. بسیاری از تکنولوژیهای امروز مانند سینما یا ابزارهایی مانند اینستاگرام، وجود خود را مدیون داستانسرایی تصویری هستند. کمیکبوکها به عنوان وفادارترین نوع داستانسرایی تصویری به ریشههای خود، امروزه در بین نوجوانان و جوانان از محبوبیت زیادی برخوردار هستند؛ تا جایی که اقتباسهای سینمایی آنها رکرودهای تاریخی در فروش از خود بر جای میگذارند.
یونان را میتوان مهد داستان سرایی حماسی دانست. داستانهای حماسی بزرگی مانند ایلیاد و ادیسه هومر دستاورد این دوران مهم در تاریخ داستانسرایی هستند. داستانهای این دوره که در قالب شعر سروده میشدند، برای تقویت روحیه حماسی و قهرمانی در بین مردم طراحی شده بودند.
در این دوره از تاریخ وقوع جنگهای پیدرپی و نیاز به قهرمانسازی، باعث شده بود تا قهرمانان جنگ به عنوان اسطورههایی فراتر از انسان ستایش شوند. اعتقاد به خدایان مختلف و داستانهایی که از وجود و پیدایش زمین و خدایان در این دوره نقل شده است، نشان از سطح خلاقیت و باورهای آرمانگرایانه نویسندههای آن زمان دارد.
نمونه این داستانها را در دیگر نقاط جهان مانند چین و ایران نیز می توان دید. شاهنامه، به عنوان بزرگترین اثر حماسی تاریخ ایران، شباهتهای بسیاری با داستانهای حماسی یونان دارد که البته با توجه به فرهنگ ایران نوشته شده است. لحن حماسی این داستانها و میل به قهرمانپروری، باعث محبوبیت این داستانها در بین مردم شده بود.
امروزه نیز داستانسرایی در اشکال و شمایل مختلف در بطن جامعه رواج دارد. هر چند شکل و نوع داستانسرایی در طول زمان دچار تغییرات گوناگونی شده، اما کاربرد آن هنوز هم همان کاربرد اولیه است؛ انتقال پیام. بیان یک نکته یا پیام در قالب یک داستان، بسیار جذابتر از گفتن آن نکته به صورت مستقیم است. در دنیای امروز که تحت سیطره تبلیغات قرار دارد و ما هر روز به روشهای مختلف در معرض تبلیغات گوناگون هستیم، شرکتها نیز با توجه به قدرت و اهمیت داستانسرایی، از آن برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکنند.
ظرفیتهای داستانسرایی در دنیای امروز بدون محدودیت است. در دنیای تولید محتوا، که انتقال پیام به مخاطب و ترغیب او به انجام یک عمل یکی از اهداف اصلی است، توجه به مکانیکهای داستانسرایی و استفاده از ظرفیتهای آن میتواند درهای جدیدی برای تولید محتوا، به خصوص در حوزه B2B باز کند. در قسمت بعدی در مورد داستانسرایی تجاری و استفاده موثر از داستان در کسبوکار مینویسم.